ماجراهای مهرماه .

 20/07/1390  چهارشنبه

ساعت 00.18 بود که دیدم وقتی ازت خبری نیست اس دادم گفتم بی خیال شبت بخیر خوب بخوابی

که ساعت 00.27 بود که اس دادی گفتی : دوباره سلام اگر حالشو داری حوصلشو داری کارم تموم شد چی پرسیدی اگر دوست داری

گفتم ساعت 00.30 که : خوابت نمیاد

گفتی ساعت 00.30 که : فعلا که بیدارم تا تو حالت اغماء نرفتم بفرمایید

که منم گفتم ساعت 00.32 که : پس عرض کردم کلاس دیروز خوب بود خوشت اومد ؟ راستی فضولی نباشه چی کار داشتی میکردی ؟

که گفتی ساعت 00.34 که : اره خوب بود حال داد کمی ورجه ورجه کردم جات خالی واسه شنگولک بازی بابا میخواد بره مسافرت کمی خورده کاری داشت کمک میخواست

که منم گفتم ساعت 00.38 که : ایشالا به سلامتی خو پس خوش گذشته بهتون

که گفتی ساعت 00.38 که : گفتم جات خالی بود

می خواستم جوابت بدم که قبل از اینکه سند کنم دیدم زنگ زدی وقتی زنگ زدی دوباره وقتی صدات و شنیدم انگار ابی بود رو اتیش واسه همین به رو خودم نیاوردم که ناراحتم و سعی کردم شنگول باهات حرف بزنم یکم که حرف زدیم گفتی مریم دلم برات تنگ شده از صبح همش به فکرت بودم گفتم خب منم دلم برات تنگ شده ولی اگر الان اینجا بودی چنان گازت می گرفتم که دلم خنک شه و مرغای اسمون به حالت زار بزنن گفتی چرا گفتم نمی دونم الان که صداتو شنیدم برام سسخته دیگه بگم برا چی فقط دلم می خواد چنان گازت بگیرم حالت جا بیاد گفتی مریم همش می خوام خودمو ازت دور کنم ولی نمیشه دوباره بقضمون گرفته بود تو گریت گرفته بود منم بدتر ولی سعی کردم ارومت کنم می خواستی قطع کنی ولی گفتم لطفا قطع نکن  که گفتی مریم بابت هر اتفاقی که بینمون افتاد منو ببخش گفتم نمی بخشم نه می بخشم نه حلالت می کنم گفتی چرا گفتم چون خیلی پرویی یه وقت فکر نکنی من بعد از تو چی میشم ها اصلا فکر منو بعد از خودت نکنی ها دیگه گریم گرفته بود بدجوری که گفتی مریم من تا اخر عمر پیشتم گفتم موندنی که هیچوقت ماله خودم نباشه چه فایده ای داره پس نگو به فکرم نیستی گفتم من یکی رو می خوام همیشه کنارم باشه ...

این همه کار کردم که بمونی پیشم همه این کارا رو نکردم که روزی بزاری بری اخرش یه روز بیاد که بری همه کار کردم که بمونی ولی اخرش  بگیم ببخشید همش یه سوء تفاهم بود حلالم کن قربونت برم خدافظ رفتیم که رفتیم که تو هم حالت خوب نبود گفتی مریم بعدا با هم صحبت می کنیم گفتم باشه بعدم گفتم امیر گفتی جونم گفتم امیر دوست دارم ببخشید ناراحتت می کنم ببخشید که گفتی مریم خیلی سعی می کنم نگم ولی نمیشه مریم به خدا هر چی می کنم خودمو ازت دور کنم نمیشه گفتم اخه چرا اخر مهر که نزدیکه بعدش دیگه بخوایم نخوایم همه چی تموم میشه ...

گفتی مریم ولش کن بعدا با هم حرف می زنیم گفتم باشه میخواستی خدافظی کنیم که گفتم امیر میشه ببوسمت گفتی اره گفتم پس لپت و بیار جلو که وقتی اوردی منم از پشت تلفن بوسیدمت وقتی که بوسیدمت گفتی مریم بی شرمیه ولی میشه یه چیزی بگم گفتم بگو گفتی مریم وقتی بوسیدیم لبم هوای لبت و کرد  گفتم ای گربه باز متوهم شدی خب پس دوتا لپات یه دونه هم لبت که گفتی مریم خیلی دوست دارم خیلی ... گفتم خب منم خیلی دوست دارم امیرم که گفتی مریم  لبت و میاری جلو گفتم باشه گفتی بزار رو گوشی گذاشتی گفتم اره که شروع کردی بوسیدن دلم ریخت نمی دونم از پشت تلفن انگار منم لبات حس می کردم یه خورده بعد گفتی مریم گفتم بله برداشتی لبات و گفتم اره گفتی می زاری دوباره یکم دیگه بخورم ؟! گفتم پرو اون بوسه نمی خورن بیا دوباره گذاشتم گفتی بخورم گفتم بخور که باز شروع کردی بوسیدن وقتی تموم شد گفتی دستت درد نکنه گفتم پسره متوهم خوب بود ؟ فکر کنم تلفنت الان تف خالیه نه پسره متوهم که یوهو باز زدی زیر گریه و قطع کردی وقتی زنگ زدم جواب ندادی اس دادی  ساعت 1.21  که :

ببخشید خیلی دوست دارن مریمم

گفتم ساعت 1.27 که : امیرکم منم خیلی دوست دارم خیلی به خدا وقتی فکره اینکه یه روز نباشی رو می کنم میخوام دنیا نباشه میخوام هیچ کسو هیچی نباشه با همه وجودم دوست دارم

که باز گفتی ساعت 1.32 که : دوست دارم

منم گفتم ساعت 1.35 که  : منم خیلی همین طور تر

بعدم اس دادم گفتم ساعت 1.36 که : الان دیگه بهتری ؟

که گفتی ساعت 1.37 که : اره همه زندگیم خانومم امشبرو میای تو بغل بخوابی اخه میترسم موهای رو سینم دوباره بلند بشن لطفا

اخه شهرستان که رفته بودی موهای رو سنینت و زده بودی و بهم گفته بودی واسه همین منم گفتم ساعت 1.43 که : خو بلند بشن همه جورتو من دوست دارم با مو بی مو . ای پسمله بی جنبه ولی باشه اندفعه چشم کدوم ور بیام ؟

که یوهو گفتی ساعت 1.43 که : این دفعه رو بخواب رو سینم سینه به سینه لب رو لب تا صبحم تنهام نزار

اندفعه توهمت خیلی فرا تر از هر دفعه بود ترسیدم امیر ازت ترسیدم همین طور از خودم ...

گفتم ساعت 1.50 که : امیری دوباره جدا زدی اون کانال ها ؟! نیخوام من همون کنارت میخوافم اصلانم نمیخوای پا میشم میرم

که زنگ زدی گفتی نمیای گفتم امیر زدی اون کانال ها گفتی کانالشو نمی دونم گفتی من می دونم دارم بهت میگم توهمت خیلی بیشتر از هر دفعه اس گفتی یعنی نمیای گفتم فقط میخوای میام کنارت اگرم نه که برم گفتی نمی خوام گفتم باشه پس هیچی گفتی یعنی نمیای گفتم نه امیر داری می ترسونیم من نمی تونم حتی تو توهم با همه دوست داشتنم گفتی میخواسنم یه کار کنم ازم متنفر بشی بری ! گفتم تو اینو می خواستی لزومی به این کارا نیست چرا به خودم نمی گی ! که کلافه فقط گفتی شب بخیر و قطع کردی

و دوباره هم اس دادی گفتی ساعت 1.57 که : شب بخیر

اونقدر دلم گرفته بود که اس دادم گفتم ساعت 2.00 که  : ازت متنفرم متنفر خوبه راضی شدی ؟ شب بخیر

 گفتی ساعت 2.00 که : یه کمه دیگه تلاش کنیو بخوای به معنای واقعیه اسمت میرسی عاشقتم

معنای اسم من خیلی وقت بود که از بین رفته بود از وقتی که تو ...

دیگه چیزی نگفتم سعی کردم بخوابم ولی ...

نزدیکای صبح بود که تازه خوابم برده که  برای نماز بیدارم کردی و بعدشم اس دادی گفتی ساعت 5.55 که : قبول باشه

که منم فقط گفتم ساعت 5.58 که : ماله تو هم همینطور

که باز گفتی ساعت 6.06 که : بابت حرف دیشبم میدونم ازم ناراحتیو به قول خودت میخوای گردنمو گاز بگیری ولی یادت باشه برات بگم نیتم چی بود ، فکر می کردم کارم درسته ولی الان پشیمونم بازم بچگی کردم دیگه عذر خواهیم نمی کنم چون دیگه خیلی لوس میشه

نمی دونستم چی بگم اونقدر دلم ازت گرفته بود که حتی مغزمم انگار از کار افتاده بود واسه همین گفتم ساعت 6.31 که : نمی دونم چی بگم فقط امیدوارم همین طور باشه اینم بدون من به عذر خواهی تو نیازی ندارم ولی عذر خواهی واسه کاره اشتباه از واجباته از اون مهم ترم تکرار نشدنه اون اشتباهه

که گفتی ساعت 6.31 که : معذرت میخوام نمیتونم دیگه دلبری کنم نه

که منم گفتم ساعت 6.35 که : خواهش می کنم

دیگه چیزی نگفتی منم نگفتم تا صبح که سر کار بودم دیدم اس دادی گفتی ساعت 10.30 که : سلام تا وقتی بهت نگفتم اس یا زنگ نزن گوشیم دست اقام

بعدم اس دادی گفتی ساعت 10.34 که : ببخشید سلاممو به جا صبحانه خوردم

من با یکمی با تاحیر دیدم ولی همون موقع که دیدم اس دادم گفتم ساعت 10.46 که : سلام باشه

دیگه چیزی نگفتی ازت خبری نبود تا ساعت 18.07 که : سلام خسته نباشی وضعیت برفی سفید مثل خودت

منم  گفتم ساعت 18.21 که : سلام شما هم خسته نباشی باشه ممنون

هنوز نمی تونستم باور کنم امیر من امیری که همه دنیا رو یه طرف و امیر و یه طرف می دیدم اون طوری بهم می گفت حتی اگر می خواستی ازت متنفر بشم پس دلیلش مگر غیر این بود که میخواستی ازت بدم بیاد تا برم هان ؟! پس چرا به خودم نمی گفتی ؟! رو در وایسی می کردی یا میخواستی فقط وجدان خودت اسوده باشه  ؟

که باز ساعت 19.04 اس دادی گفتی : خوبی چه خبر

که منم گفتم ساعت 19.07 که : ممنون سلامتی شما چه خبر

که گفتی ساعت 19.08 که : من از بس دل یه دخملیو شکستم خودم ناناحنم فکر کنم خود دخملم منو ببخشه خدا منو نبخشه از سر تقصیراتم نگذره

دلم ازت پر بود هنوز واسه همین گفتم ساعت 19.16 که  : از خود دخمله هم دیگه مطمئن نباش هر چند که دیگه عادت کرده

که گفتی ساعت 19.18 که : پس دیگه حرفی نمی مونه فقط اگر روزی دلت به حالم سوخت مثل همیشه بزرگی کنو ببخش البته اگر دوست داشتی اخه طاقت مجازات ندارم

دیگه از این مسخره بازی خسته شده بودم باید با هم حرف می زدیم از این قایم موشک از این دلخوری های مداوم خسته بودم اس دادم گفتم ساعت 19.21 که : فردا می تونی بیای بیرون ؟

جواب ندادی اس دادم گفتم دوباره ساعت 19.31 که : میتونی بیای یا نمی تونی ؟

دوباره جواب ندادی بهت زنگ زدم سه دفعه وقتی بازم جواب ندادی گفتم لابد معنی حرفت اینه که کلا بی خیال واسه همین اس دادم گفتم ساعت 19.42 که :

باشه مهم نیست ولی بدون در حقم خیلی بد کردی امیر خیلی . خوش باشی

ولی پلخره بعد از چند دقیقه زنگ زدی جفتمون عصبی بودیم البته من بیشتر گفتی مریم دیشب می خواستم ازم متنفر بشی نیتم فقط همین بود گفتم اگر قبول می کردم چی امیر ؟! گفتی نمی دونم به این فکر نکردم که گفتم فکر احمقانه ای هم بود

بعد از یکم حرف زدن گفتی مریم یه دقیقه فکر کن من الان ادرس و همه نشونی های تو رو به بابام دادم هیچ هیچی نمی گه یعنی چی ؟! گفتم یعنی نمی خوان ؟! گفتی به هر کی دیگه هم گفتم همینو گفته منم حاضر نیستم خودمو سبک کنم برم چیزی بگم !

اونشب هر چی می گفتم و می گفتم یه جورایی انگار بدتر می شد و اخرم حرف به جای رسید که گفتم حالا می خوای چیکار کنی گفتی واسه خودمون گفتم واسه خودمون که می دونم نمی تونی گفتی پس چی ؟! اینکه خودت تصمیمت چیه میخوای چی کار کنی که گفتی ببین مریم نباشی نیستم باشی هستم که نگی امیر نامردی کرد! بعدم گفتی البته نامردی کردم پا خورشم دارم نگران نباش

یعنی فقط برا اینکه نگم نامردی می خواستی بمونی پس عشقو علاقه و خواستن به موندن خودت چی کشک !

بعدم گفتی ریش و قیچی دست توئه گفتم من موقعی که باید می رفتم نرفتم حالا برم ! بعدم اون دفعه هم که رفتم تو برگشتی حالا ...

که گفتی اون موقع رضا در گوشم یه چیزایی می گفت یه امیدی داشتم ولی حالا هیچی ندارم ولی من تا اونجا که یادم بود هیچوقت حرفات بوی امید نمی داد ...

که یوهو بعد گفتی کارم اگر جور بشه می خوام از این شهر برم برم پیش اون دوستم شمال گفتم بابات چی ؟! گفتی به کسی ربطی نداره من بخوام برم میرم گفتم پس جالبه در مورد کارت حاضری بگی به کسی ربطی نداره ولی در مورد من حاضر نیستی حرف بزنی تازه به این تندی هم نخواستم

که یوهو قاطی کردی و گفتی اره اصلا نمی خوام در مورد تو حرف بزنم من حرف نمی زنم گفتم باشه یادم نیست حرف چی شد که بحث مثلا خواستیم عوض کنم ولی بدتر شد چون گفتم حالا میری ورزش خوشگل مشگل میشی میری پیش زنای دیگه که یوهو گفتی مریم من از این حرفات ناراحت نمی شم ولی من منظورم چیز دیگه ای بود منم بهم برخورد انگار یهم النن داری میگی تو نشدی یکی دیگه !  منم گفتم می دونم ! چون دوست داشتن تو با من فرق می کنه گفتی یعنی چی گفتم چون از حالا هم معلومه که یوهو یه چیزی گفتی و قطع کردی وقتی هم گرفتمت دیدم گوشیتو خاموش کردی ! برعکس همیشه اصلا برام مهم نبود ! ولی یه حرف رو گلوم مونده بود که باید بهت می گفتم حتی اگر به گوشی خاموشت می دادم و اصلا هم هیچوقت روشن نمی کردی ! باید بهت این حرف می زدم واسه همین اس دادم گفتم ساعت 20.06 که :

 تو که گفتی ناراحت نمی شی چی شد ؟! میبنی چقد درد داشت ولی من مثل تو گوشیمو خاموش نکردم گفتم بی خیال 4 ساله که میگم بی خیال میگم عیب نداره تو یه دفعه اشم نتونستی حالا فهمیدی فرق دوست داشتنه من با تو چیه ؟

اون روز کلاس هم داشتی دقیقا راس ساعت 21.30 بود که دیدم اس ام اسم بهت دلیور خورد و چند دقیقه بعد زنگ زدی گفتی فکر نکن به خاطر چیزی که گفتی الان زنگ زدم ولی یادمه گفتی ادم به جز عذر خواهی نباید دوبار یه اشتباه و تکرار کنه گفتم خب کی اشتباه کرده گفتی من گفتم پس چی میگی که خودم انگار هنگ کردی گفتم چرا گوشیتو خاموش کردی گفتی چون بابای منو خر فرض کردی ! گفتم من اصلا در مورد بابات چیزی نگفتم الان !!! خلاصه مثل اینکه حرف همو بد فهمیده بودیم ! گفتی بزار مریم همو که دیدیم حرف بزنیم دیگه بعدم قطع کردی ولی من تا همو ببینیم دیونه می شدم حتما !

واسه همین دوباره نتونستم ساعت 22.25 اس دادم گفتم : امیر یادته گفتی ادما از حرفا یه برداشتی می کنن که گاهی غلطه دیشب چرا می خواستی از متنفر بشم به قوله خودت چرا هان ؟

که تو هم همون موقع جواب دادی گفتی ساعت 22.27 که : چون اخر مهر نزدیک شده بود این کارو کردم که از خودم متنفر بشیو بری دنبال زندگی واقعیت نه اینکه بازم به یه امید دیگه ای از جانب من یا خودت بمونی

گفتم ساعت 22.30 که : پس میخواستی که برم درسته ؟

که گفتی ساعت 22.33 که : نه به خاطر خودم نه فقط بخاطر خودت

که گفتم باز ساعت 22.41 که : امیر اگر قبول میکردم چی ؟ بی خیال الان تو که میخوای برم چرا به خودم نمیگی برو ؟ رو در وایسی میکنی ؟ اصلا اگر برا خودمه بازم ریش و قیچی دسته من ؟

جوابی ندادی ولی اگر واقعا قبول می کردم چی ؟! لابد یه توهم اساسی زده بودی اره ؟!!  تو که منو نمی خواستی به خودم می گفتی چرا اینطوری آزارم می دادی ... که فقط بهت نگم نامرد ؟!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نویسنده : رامین رسولی
بیست تمپ
درباره سایت
تصویر وبلاگ

به وبلاگ بهترین های دنیا خوش آمدید
آرشیو سایت
امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 27602
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



//Pre-load your image below! grphcs=new Array(6) Image0=new Image(); Image0.src=grphcs[0]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg"; Image1=new Image(); Image1.src=grphcs[1]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image2=new Image(); Image2.src=grphcs[2]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image3=new Image(); Image3.src=grphcs[3]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image4=new Image(); Image4.src=grphcs[4]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Image5=new Image(); Image5.src=grphcs[5]="http://www.20tools.com/java/autumn/barg.jpg" Amount=8; //Smoothness depends on image file size, the smaller the size the more you can use! Ypos=new Array(); Xpos=new Array(); Speed=new Array(); Step=new Array(); Cstep=new Array(); ns=(document.layers)?1:0; ns6=(document.getElementById&&!document.all)?1:0; if (ns){ for (i = 0; i < Amount; i++){ var P=Math.floor(Math.random()*grphcs.length); rndPic=grphcs[P]; document.write(""); } } else{ document.write('
'); for (i = 0; i < Amount; i++){ var P=Math.floor(Math.random()*grphcs.length); rndPic=grphcs[P]; document.write(''); } document.write('
'); } WinHeight=(ns||ns6)?window.innerHeight:window.document.body.clientHeight; WinWidth=(ns||ns6)?window.innerWidth-70:window.document.body.clientWidth; for (i=0; i < Amount; i++){ Ypos[i] = Math.round(Math.random()*WinHeight); Xpos[i] = Math.round(Math.random()*WinWidth); Speed[i]= Math.random()*5+3; Cstep[i]=0; Step[i]=Math.random()*0.1+0.05; } function fall(){ var WinHeight=(ns||ns6)?window.innerHeight:window.document.body.clientHeight; var WinWidth=(ns||ns6)?window.innerWidth-70:window.document.body.clientWidth; var hscrll=(ns||ns6)?window.pageYOffset:document.body.scrollTop; var wscrll=(ns||ns6)?window.pageXOffset:document.body.scrollLeft; for (i=0; i < Amount; i++){ sy = Speed[i]*Math.sin(90*Math.PI/180); sx = Speed[i]*Math.cos(Cstep[i]); Ypos[i]+=sy; Xpos[i]+=sx; if (Ypos[i] > WinHeight){ Ypos[i]=-60; Xpos[i]=Math.round(Math.random()*WinWidth); Speed[i]=Math.random()*5+3; } if (ns){ document.layers['sn'+i].left=Xpos[i]; document.layers['sn'+i].top=Ypos[i]+hscrll; } else if (ns6){ document.getElementById("si"+i).style.left=Math.min(WinWidth,Xpos[i]); document.getElementById("si"+i).style.top=Ypos[i]+hscrll; } else{ eval("document.all.si"+i).style.left=Xpos[i]; eval("document.all.si"+i).style.top=Ypos[i]+hscrll; } Cstep[i]+=Step[i]; } setTimeout('fall()',20); } window.onload=fall //--> کدهای جاوا اسکریپت
20Temp | بیستــ تمپابزار فتوشاپتصاویر وکتوردانلود نرم افزار گرافیکآموزش فتوشاپکاغذ دیواریپوسته و قالبقالب بلاگفا قالب پرشین بلاگقالب میهن بلاگکد و اسکریپت